دختر
فارسیویرایش
گونههای دیگر نوشتاریویرایش
ریشه لغتویرایش
- پهلوی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ دختر دارد |
آوایشویرایش
- /دُختَر/
اسمویرایش
دختر
- فرزند مؤنث، دوشیزه؛ زنی که ازدواج نکرده است؛ مقابل پسر
- دختر: دوش + ور: دارای سینه
- از ریشهی «دوختن» که امروزه از بن مضارع آن «دوشـ» + «ـیدن» یعنی «دوشیدن» ساخته میشود، مشتق شده است. امروزه در بعضی از گویشهای ایران، هنوز هم، «دوختن» به معنای «دوشیدن» به کار میرود. ( شاید ریشهی اصلی دوختن از واژهی «دوغ» به معنای «شیر» آمده بوده باشد.)
- واژهی «دختر» از «دوخـ» + پسوند صیغهی مبالغه ساز «ـتر» ساخته شده است و به سمـَتی در خانواده اشاره میشده است که مسئول دوشیدن دامهای خانه بوده است.
- دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی «شیر» بوده و ریشه واژهی دختر «دوغ دَر» بوده به معنی «شیر دوش» زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود. به daughter در انگلیسی توجه کنید. واژه daughter نیز همین دختر است. gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و «خ» گفته میشده.در اوستا این واژه به صورت دوغْــدَر و در پهلوی دوخت آمده است. دوغ در در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد .
جستارهای وابستهویرایش
––––
برگردانهاویرایش
کودک یا جوان جنس زن
|
فرزند مادینه
|
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن