فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

آوایش

ویرایش
  • [دَ]

دغو

  1. در شاهنامه این اصطلاح به صورت دشت‌دَغو آمده که محلی جغرافیایی است.
    به یاری همه جنگجو آمدند ..... چو نزدیک دشت‌دغو آمدند
  2. غو به معنی تاراندن، پراکندن، بیرون راندن. گویش بهاری
  3. دِ برای بیان تأکید فعل امر یا نهی مانند دِبرو، دِبخور، دِغو یعنی بیرون‌شان‌کن، فراری‌شان‌بده.

منابع

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
  • انگلیسی:Deqoo