(ذُ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. چشیدن.

(اِم

  1. چشایی.
  2. در فارسی نشاط، بشاشت، خوشی.
  3. علاقه و استعداد برای یادگی
  1. لذت.
  2. اولین مرحله از مراحل شهود. ؛~ کسی را کور کردن او را دلسرد و بی علاقه کردن. ؛تو ~ زدن الف - ناخوشایند بودن. ب - تولید نفرت کردن. ج - حال کسی را گرفتن. ؛~ و شوق علاقه و اشتیاق فراوان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

سمپا: "zuG

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

gusto

انگلیسی
zeal