فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /اَرَس/

اَرَس

  1. رودی پر آب و باستانی در شمال ایران، رود اَرَس. اشک، آب چشم.

اُرس (گیاهی)

  1. گیاهی درختی از خانواده سرو که در شمال ایران می‌روید. سروکوهی.
  2. نام چند گونه سرو کوهی جزو تیره ناژویان که در اغلب نقاط استپی و خاتمه جنگل‌های مرطوب پراکنده‌اند. ارسا.‌ برس.

اُرُس

  1. نام کشور روسیه، مردم روسیه.
  2. از گویشی شمالی احتمالاً طبری، نهایتاً از فارسی میانه ابروس، مقایسه شود با برس.



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین