فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • نیاهندوایرانی
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ روم دارد

آوایش

ویرایش
  • /روم/

روم

  1. موی، زهار.
  2. یکی از امپراتوران باستان که همه‌ی اروپا را زیر سلطه داشت.
  3. (رُوم): در گویش گنابادی یعنی خجالت، شرم، حیا داشتن، رودربایستی داشتن ( معمولا این واژه به صورت مرکب «رُوم‌نَمِش» یا روم نمیشه بکار می‌رود و معنای فعل منفی را می‌دهد).

  نام‌جا

ویرایش

روم

  1. در شاهنامه اقصاء نقطه غربی مرز کشور کاموس در برهه‌ای، و مشرق سرزمین کاموس که به سپیجاب منتهی می‌شد یعنی اراضی ترکان‌چین.
    ز مرز سپیجاب تا دشت روم ..... سپاهی که بود اندر آباد بوم (شاهنامه)

مترادف‌ها

ویرایش

––––

برگردان‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش