ستوه
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- پهلوی
آوایش ویرایش
- /سُتوه/
اسم ویرایش
ستوه
- بیزار و خسته شدن از کسی یا چیزی.
- یکی جادوی بود نامش ستوه.....گذارنده راه و نهفته پژوه (شاهنامه)
- نک استوه.
صفت ویرایش
- خسته و درمانده، افسرده و رنجور، بهتنگ آمده.
متضادها ویرایش
––––
برگردانها ویرایش
ترجمه انگلیسی
|