سلف
سرویس (س. س)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشاسم مرکب
ویرایشرستورانی که در آن مشتریان خود غذاها را بردارند و وجه آن را به صندوق پردازند و سر میز صرف کنند، رستوران خویش یار، غذاخوری خویش یار (فره)
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(سَ لَ)
ریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- گذشته.
- کسی که در گذشته میزیسته.
- وامی که برای وام دهنده نفعی ندارد و وام گیرنده همان مبلغ را که گرفته پس دهد.
- نوعی معامله که بهای جنس را بیش از تحویل جنس بپردازند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(سَ لِ)
ریشهشناسی
ویرایش- سَلِف. سِلúف: پوست.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(سَ لْ)
اسم
ویرایش- باجناق، دو مرد که با دو خواهر ازدواج کرده باشند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- انگلیسی
- forefather