سوگند
فارسی
ویرایش(سَ یا سُ گَ)
اسم مرکب
ویرایش- قسم، اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و خدا یا بزرگی را شاهد میگیرد.
- گوگرد (سوگند خوردن در قدیم خوردن آب آمیخته با گوگرد بوده
گند در سانسکریت به معنای گوگرد میباشد و سو در ترکی به معنی آب، در حالی که در سانسکریت سوگند به معنای گوگرد داغ میباشد و آب گوگرد وجود خارجی نداشته.
استعاره
ویرایشبرای تشخیص گناهکار از بی گناه یعنی این که شخص متهم (اما بی گناه)
با خوردن آن اتفاقی برایش نمیافتاد)
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
اسم
ویرایش- قسم
ریشهشناسی
ویرایشگیرششده از پهلوی: sokand
به معنای گوگرد در اوستا سئوکنته به معنای گوگرد.در قدیم برای تشخیص گناهکاری و یا بی گناهی فرد مقداری اب به همراه گوگرد به متهم میخوراندند و از تاثیر ان گناهکار یا بی گناه بودن وی را تعیین میکردند.[۱]
- فعل «سوگند خوردن» نیز از همین ریشه برگرفته شدهاست. وقتی که کسی میگوید که «من سوگند میخورم که...» در واقع حرف خود را تضمین میکند به اینکه حاضر است به خاطر این سخن خود، ریسک خوردن سوگند را میپذیرد.
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ فرهنگ عمید
برگردانها
ویرایش- ایتالیایی
اسم
ویرایش- انگلیسی
- sanction