(ضَ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. زدن، کوبیدن.

(اِم

  1. یکی از چهار عمل اصلی حساب.
  2. سکه زدن.
  3. طنبک یا دنبک.
  4. مَثَل آوردن، داستان زدن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. مانند، مثل.
  2. نوع، قسم.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
stroke