طوق
(طُ)
فارسی
ویرایشطُوْق :(towgh) در گویش گنابادی یعنی قلاده ، زنجیر ، گردنبند ، آویز
ریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- گردن بند
- هر آن چه که گرداگرد چیزی را فرا گیرد.
- خطی بر گرد گردن پرندگان مانند کبوتر و قُم
ریشه
ویرایش- ~ لعنت به گردن کسی انداختن او را گرفتار زحمت و ناراحتی طولانی کردن.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- torque