فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /عِتاب/

  مصدر متعدی ویرایش

عتاب

  1. خشم گرفتن، سرزنش کردن.
    گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش.....آه ازین لطف به‌انواع عتاب آلوده

زبان دیگر ویرایش

  • نیاهندوایرانی

آوایش ویرایش

  • /عَ/تاب/

  قید ویرایش

  1. اشاره همراه با تعجب یا نگرانی به موضوع یا پدیده‌ای مانند سیل، باران یا هر چیز دیگر.
    عتاب از یک حرف به معنی تعجب یعنی عَ و تاب به معنی تاب و توان یا طاقت است، شکل گرفته.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین