(عَ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

مصدر لازم ویرایش

  1. دادگری کردن، داد دادن.
  2. رفتار کردن به گونه ای که خالی از غرض‌ورزی بوده و همچنین خرد‌‌مندانه و مطابق با اصول اخلاقی باشد.

(اِم

صفت ویرایش

  1. دادگ

ریشه ویرایش

  1. مثل و مانند چیزی در وزن و بها.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(عَ)

اسم ویرایش

  1. داد.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(عِ)

ریشه‌شناسی ویرایش

  1. یک لنگه از دو لنگة بار.

قید ویرایش

  1. درست، دقیقاً، ر

استعاره ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

ایتالیایی

اسم ویرایش

equità

انگلیسی
bale