فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /فِکر/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

فکر کردن

  1. منتسب به فکر، قوای ذهنی خود را به کار انداختن، اندیشیدن. خیال کردن، تصور نمودن.

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن