قل
فارسی ویرایش
قِلْ :(ghel) در گویش گنابادی یعنی چرخاندن روی زمین ، حرکت دادن با گردش شیء روی سطح
قُلْ :(ghol) در گویش گنابادی یعنی تکه ، قطعه ، یار ، همراه ، هم سطح
(قُ)
عربی ویرایش
(ف
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
- فعل امر از «قول» بگو.
اسم ویرایش
- قول، گفتار.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(ق ُ یا قِ لّ)
ریشهشناسی ویرایش
(اِم
صفت ویرایش
- کمی.
- تنگدستی.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(~.) (اِصت.)
- حبابی که بر اثر جوشیدن آب به سطح آید.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
برگردانها ویرایش
- انگلیسی
- burble