خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
متعبد
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۴
صفت
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
عربی
آوایش
ویرایش
/مُتَعَبِّد/
اسم
ویرایش
متعبد
(قدیم)
جای عبادت. عبادتگاه.
سلطان یک خانه از برای متعبد خویش ترتیب فرمود. «
جرفادقانی
»
صفت
ویرایش
عابد،
پارسا
. متدین، دیندار.
آنکهبه تکلف و زور عبادت میکند و میخواهد خود را
عابد
نشان دهد.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین