(مُ ثَ بَّ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

(اِمف.)

  1. محکم کرده، استوار کرده.
  2. برجای داشته.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ ثَ بِّ)

  1. محکم کننده، استوار کننده.
  2. برجا دارنده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ بَ)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. ثبت شده.
  2. استوار شده، برقرار.
  3. ثابت شده، مدلل.
  4. دارای جنبة موافقت و پذیرش.
  5. خوشایند و خوب.
  6. ویژگی کمیتی بزرگ تر از صفر (ریاضی)

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ بِ)

  1. ثابت کننده، مدلل سازنده.
  2. استوار کننده.
  3. ثبت - کننده.
  1. مثبتین.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(اِ

(اِ

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

positivo

obiettivo

انگلیسی
positive