مثبت
(مُ ثَ بَّ)
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
(اِمف.)
- محکم کرده، استوار کرده.
- برجای داشته.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(مُ ثَ بِّ)
- محکم کننده، استوار کننده.
- برجا دارنده.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(مُ بَ)
ریشهشناسی ویرایش
صفت ویرایش
- ثبت شده.
- استوار شده، برقرار.
- ثابت شده، مدلل.
- دارای جنبة موافقت و پذیرش.
- خوشایند و خوب.
- ویژگی کمیتی بزرگ تر از صفر (ریاضی)
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(مُ بِ)
- ثابت کننده، مدلل سازنده.
- استوار کننده.
- ثبت - کننده.
جمع ویرایش
- مثبتین.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
عربی ویرایش
(اِ
(اِ
برگردانها ویرایش
- ایتالیایی
صفت ویرایش
صفت ویرایش
- انگلیسی
- positive