(مُ خَ مَّ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

(اِمف.)

  1. سرشته شده، تخمیر شده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ خَ مِّ)

  1. تخمیرکننده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

میکرو-ارگانیسم‌های زنده که در تولید نان و مواد الکلی (آبجو و شراب) از آن استفاده می‌شود. مخمر آبجو باعث تبدیل شکر به الکل می‌شود.

(اِ

انگلیسی
zymogenic