معبد
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /مَعبَد/
اسم
ویرایشمعبد
- (قدیم): محل عبادت، پرستشگاه. بهصورت جمع معابد.
ربشه شناسی۲
ویرایش- /مُعَبَّد/
- گرامی داشتهشده، مکرم.
- /راه کوفته و هموار.
زبان دیگر
ویرایش- نیاهندوایرانی
- معبد ممکن است به دو بخش مع - بَد قابل تجزیه باشد و به زبان معیار باستان، مفهومی نظیر سخن بد یا عمل بد داشتهاست؛ بدین منوال از نظر عوام جایگاه دیوان هم محسوب میشد.
––––
برگردانها
ویرایشترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین