موحد
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /مُوَحِّد/
صفت
ویرایشموحد
- آنکه به یگانگی خداوند ایمان دارد، یکتاپرست.
- ای مردم اولین قوم موحد، ایرانیان بودند و ایرانیان مدتی مدید قبل از اعراب مذهب توحیدی داشتند. «خداوند الموت»
کهنواژه
ویرایش- موحد ممکن است معرب و در زبان معیار باستان به صورت مَو - حَدِ قابل تجزیه باشد؛ که کنایه از گربه صفت بودن جماعت وعظ کننده بوده است.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگسخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس