فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /نَفَس/

نفس

  1. دم، هوایی که با تنفس وارد ریه می‌شود. مهلت، زمان. مفردِ انفاس.

نفْس

  1. تن، جسم. شخص، ذات. جان، خون. قوه روح، روان. حقیقت هر چیز. انفس، نفوس.

  کهن واژه

ویرایش
  1. نفس ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش نَ - فِس قابل تجزیه باشد و مفهومی مانند بی‌‌نفس یا عدم نفس کشیدن بوده است. مُرده.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس