خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
نقض
زبان
پیگیری
ویرایش
(نَ)
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۲
مصدر متعدی
۱.۲.۱
منابع
۱.۲.۲
برگردانها
فارسی
ویرایش
ریشهشناسی
ویرایش
عربی
مصدر متعدی
ویرایش
شکستن.
ویران کردن، منهدم کردن.
شکستن عهد و پیمان.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
انگلیسی
not
contravention
violate
unfaithful
unfaith
reversible
reverse
reversal
quash
perjury
perfidy
not operation
not circuit
infract
gainsay
disaffirm
contravene
broken
break
breach of promise
breach
adversative
abjuration
violation
infrangible
infrangibility
abjure