(وَ)

فارسی ویرایش

وَرِّدَ :(warreda) در گویش گنابادی یعنی دنبال کردن ، تعقیب کردن ، دویدن دنبال کسی

وردْ :(werd) در گویش گنابادی یعنی طلسم ، جادو ، نفرین خوانی

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

  1. گل، گل سرخ.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(و)

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

  1. ذکر، دعا.
  2. جزیی از قرآن که انسان هر روز و هر شب بخواند.

جمع ویرایش

  1. اوراد.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
slogan

سیوندی ویرایش

اسم ویرایش

ورد (vard)

  1. سنگ