کامل
(مِ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- فارسی
- نکته هایی درباره واژه " کامل": 1 - همه واژگانِ پیشنهادیِ سره از سویِ دوستان باید در زبانِ پارسی رواگانده ( =رواج داده ) شوند، چنانکه در زبان آلمانی نیز واژگانِ " ganz ، vollstaendig، vollkommen و. . . " به چمِ " کامل" هستند. 2 - آیا مگر ما در زبانِ امروزی واژه یِ " پُر" را " پور" می نویسیم که برخی دوستان واژگانِ اُسپُر/اُسپُریگ را اُسپور/اُسپوریگ می نویسند؟! درست است که در زبانِ پارسی میانه - پهلوی آنگونه بوده است، ولی همان تکواژها برحسبِ تابع باید به زبانِ پارسیِ کُنونی تراگردانده شوند. پیشوندها نیز بهمچنین باید همگی به یک ریخت درآیند تا بیگانگان هنگام آموزش زبان پارسی اندریافتِ ساده تری داشته باشند. 3 - واژه یِ " پُر" می تواند برایِ برابرسازی به جایِ واژگان " کامل/تمام/کامل بودن/تمامیت" نقش بسزایی را بازی کند؛ چنانکه در واژگانِ " vollstaendig " و " vollkommen " از زبانِ آلمانی ، " voll " با واژه " پُر" ( در پی دگرگونیِ آواییِ "ر/ل" ) در زبانِ پارسی همریشه است. پس برای ساختن واژگانِ سره می توان از واژه " پُر" به عنوانِ پیشوند بهره ببریم؛ چنانکه می گوییم: پُرکردن، پُرکار، پُربار و. . . . 4 - دکتر ادیب سلطانی به جای واژه یِ " vollstaendigkeit " در زبانِ آ لمانی به چمِ "تمامیت، کاملیت، کامل بودن" واژه یِ " فرآراستگی" را بکار بردند؛ پس به جایِ واژه یِ " vollstaendig " به چمِ " کامل، تمام" می توان واژه یِ " فرآراسته " را بکار گرفت.
صفت
ویرایش- درست، بینقص
صفت
ویرایش- فاضل، دانا.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
صفت
ویرایشبرگردانها
ویرایش- ایتالیایی
صفت
ویرایشصفت
ویرایش- انگلیسی
- whole
- unqualified
- unmitigated
- unabridged
- thorough
- stark
- plenary
- perfect
- orbicular
- mature
- main
- large
- integral
- intact
- full fledged
- full blown
- full
- exact
- echaustive
- culminant
- complete
- absolute
- unperfect
- uncomplimentary
- trachea
- totalize
- total function
- total
- thoro
- semibreve
- round
- ripen
- revolution
- prepotency
- period
- partitura
- partitur
- paragon
- panoply
- out and out
- integrate
- hunky dory
- hip and thigh
- grand slam
- full stop
- flying colors
- empery
- conversancy
- conversance
- complement
- amain
- accomplished
- well founded
- well found
- spring tide
- pappus
- imago
- holometabolism
- fullmouthed
- full scale
- full moon
- completely specified
- chaos
- bouleversement
- black out
- stream
- acatalectic
- overmaster
- willie waught
- utopia
- goody
- dispersoid
- mock up
- immanent
- heterogonous
- teleutospore
- sentence fragment
- water resistant
- fletcherism
- dress rehearsal