کرت
(کَ رَّ)
فارسی ویرایش
کُرْتَ :(korta) در گویش گنابادی یعنی کسی که خود را به کوری و نفهمی میزند ، کسی که خود را به کوچه علی چپ میزند.
ریشهشناسی ویرایش
- کرة
اسم ویرایش
- دفعه، مرتبه، بار.
جمع ویرایش
- کرات.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(کَ یا کِ)
- کرد. کرته. کردو:
- قطعهای از زمین زراعت کرده و سبزی کاشته.
- هر یک از بخشهای تقریباً متساوی یک مزرعه یا باغچه.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
تلفظ ویرایش
- کِرَّت
معنی ویرایش
- دفعه ،بار(گویش قدیم فارسی، همچنین در گویش فارسی ِ نیشابوری)
آوایش ویرایش
- [kerrat]
منابع ویرایش
- فرهنگ واژگان گویش نیشابور
برگردانها ویرایش
- انگلیسی
- minoan