فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /گِر/آن/

گران

  1. دارای قیمتی بیشتر از همانندی‌های خود، مقابل ارزان.
    گران ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش گِر یعنی چرخیدن (در گود زورخانه)؛ و آن یعنی به صفت گِر موسوم بودن است؛ دو گروه مشمول این واژه بودند نخست جنگجویان مسلط به گِر خوردن در میدان جنگ، و دیگر رقاصان.
  2. پربها، سنگین، ثقیل. بسیار، بی شمار. سنگینی، سنگینی غم. ناگوار، ناپسند. طاقت فرسا، مشکل. عظیم، بزرگ. مؤثر.

جستارهای وابسته

ویرایش

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین