فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • اکدی
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ آن دارد

آوایش ویرایش

  • /آن/

  ضمیر ویرایش

آن

  1. اشاره به دور را می‌رساند، مقابل این.
  2. ضمیر اشاره به دور مفرد.
    وقتی با اسمی همراه باشد، صفت است، در غیر اینصورت ضمیر است، و وقتی ضمیر باشد، جمع نیز بسته می‌شود مانند آنها، آنان.
  3. از مصطلحات صوفیانه‌است و آن نوعی حسن و زیبایی است که قابل درک اما توصیف ناپذیر،
    بنده طلعت آن باش که آنی دارد.

  حرف ویرایش

آن

  1. آنچه، چیزی‌که، هرچیز.

زبان دیگر ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • بهاری

  اسم ویرایش

  1. سوگند، قسم.
    آن ئوس‌سه کِمهَ‌ کِمهَ.
    قسم به کِی و کِی.

زبان دیگر ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • اکدی

  اسم ویرایش

  1. اصطلاح خاص اکدی قدیم (ān یا on) که از روی اسامی خدایان مأخوذ است و در اکثر زبان‌های رایج مفاهیم بسیار گسترده دارد.
  2. پسوند صفتی و مکانی مانند ایران، توران یا با پیشوند، آنو.

زبان دیگر ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

  اسم ویرایش

  1. (جمع): آنات، در یک آن، در یک لحظه، در یک دم.

جستارهای وابسته ویرایش

  1. پسوند دال بر زمان: بامدادان، ناگاهان.
  2. پسوند دال بر مکان و موطن: گیلان، یونان، ایران، دیلمان.
  3. پسوند حاصل مصدر است در آخر ریشة فعل: چادردران کردن، راه جامه دران.
  4. پسوند دال بر کثرت و استمرار در آخر اسم فاعل (مرخم.)
  5. درم - ریزان، گلریزان.
  6. پسوند صفت فاعلی در آخر ریشة فعل مفرد امر حاضر: خرامان، روان، نگران.
  7. پسوند دال بر نسبت بنوت و فرزندی: اردشیر بابکان (اردشیر پسر بابک)
  8. خسرو قبادان (خسرو پسر قباد)
  9. پسوند دال بر جشن و آذین و شادمانی و سوگ: آشتی کنان، آینه بندان.
  10. گاه به آخر صفات پیوندد و تغییری در معنی و نوع کلمه نمی‌دهد: شادان، آبادان.
  11. پسوند جمع: یکی از دو علامت جمع پارسی است و آن در موارد ذیل به کار رود: الف: جانداران (انسان و حیوان)
  12. و نام اقوام و ملل به «ان» نیز جمع بسته شوند: مردان، اسبان، ترکان. ب: بعضی اعضای بدن (که زوج و متعدد باشند)
  13. علاوه بر «ها» به «ان» نیز جمع بسته شوند: چشمان، ابروان. ج: کلمات ذیل دال بر زمان: علاوه بر «ها» به «ان» جمع بسته شوند: روزگاران، روزان، شبان.

واژه‌های مشتق شده ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش