فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • نیاهندوایرانی

آوایش ویرایش

  • گُم/اِیز/

  اسم ویرایش

گُمیز

  1. رد پنهان، اثر پای محو انسان یا جانور‌.
    در زبان فارسی «گمیز» را با کاف ضبط کرده‌اند ولی درست با گاف است. با اول مکسور شاشه باشد و آنرا به عربی بول خوانند. به وزن تمیز و بعضی به کسر دانند، یعنی پیشاب که بول تفسیر عربی آن است و سروری به کاف عربی دانسته.

زبان دیگر ویرایش

  • پهلوی

گَمیز

  1. گومچ (رجوع به گمیختن شود).

مترادف‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین