گنج
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
- پهلوی
آوایش ویرایش
- /گَنج/
اسم ویرایش
گنج
- خزانه زر و سیم، جواهری که در جایی پنهان باشد. ثروت بسیار.
- گنج ممکن است در زبان معیار باستان به گن - جِ قابل تجزیه باشد.
ویرایش
گُنج
مثال ویرایش
- گنج باد آورده کنایه از: گنج یا ثروتی که بدون رنج و زحمت نصیب انسان گردد.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین/ شاهنامه