فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فرانسوی

آوایش

ویرایش
  • /آردِل/

آردل

  1. فراش، مأمور اجراء یا فراشی مأمور احضار سپاهیان و متهمان بود. آردال.
    محبس چهار طاق باز شد و آردلی وارد شد. «جمال‌زاده»
  2. آردل ممکن است از واژه اردل یا اردلان مأخوذ شده باشد و به دو بخش ار - دَل قابل تجزیه است.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس