فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /آساد/

  اسم ویرایش

آساد

  1. شیرها، شیران. جمع اسد.
    آن گورانِ خر طبع را گور، سوی مرابض آساد می‌دواند. «زیدری»

  کهن واژه ویرایش

  1. آساد ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آس - آد قابل تجزیه باشد؛ و به معنی طلب شهرت، جویای نام و مانند آنها بوده است.

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس