فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آشِ/پُشتِ/پا/

  اسم مرکب

ویرایش

آش‌پشت‌پا

  1. (مجاز): آش رشته‌ای که بعد از رفتن مسافر، بستگان او به نیّت سلامت و خوشی او در سفر می‌پزند و میان خویشان و دیگران پخش می‌کنند.
    در اندیشه آش پشت‌پایی بودم که برایم خواهند پخت. «آل‌احمد»
  2. آشی که پس از رفتن عزیزی به مسافرت درست می‌کنند و به فقرا می‌دهند.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن