ابنایزمان
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /اَبنای/زمان/
اسم مرکب
ویرایشابنایزمان
- ابنای روزگار، ابنای زمانه.
- کز کودک مزاجیهای ابنای زمان/ ابجدِ ایام طفلی را ز سر باید گرفت. «صائبتبریزی»
مترادفها
ویرایش- ابنا، ابنای بشر، ابنای روزگار، ابنای جنس، ابنای عصر، ابنای نوع، ابنای وطن، ابناءالسبیل، ابناءالزمان
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن