فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَثَر/نَماندَن/

  اسم مرکب

ویرایش

اثرنماندن

  1. از کسی یا چیزی باقی نماندن: به کلی نابود کردن یا شدن او یا آن.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن