اثر‌کردن

(تغییرمسیر از اثر کردن)

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَثَر/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اثرکردن

  1. تغییذ بوجود آوردن؛ مؤثر واقع شدن.
  2. اثر کردن به کسی یا چیزی: تغییر بوجود آوردن در او یا آن.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن