فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَدیمین/

ادیمین (قدیم)

  1. ساخته شده از ادیم.
    چون به حج رفتی بر مناقصه‌های ادیمین و کرباسین زدی.‌«بلعمی»

  کهن واژه

ویرایش
  1. ادیمین ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَ - دِی - مین قابل تجزیه باشد؛ که به معنی نگوئید با پیشوند ندا یا تعجب است.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس