(اُ فُ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. کرانه، ناحیه.
  2. نیم دایره‌ای که در امتداد آن، چشم کرة زمین را می‌بیند.
  1. آفاق

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
أفق را هم ببینید.
  1. افق
  2. محیط دایره ناتمام که در امتداد آن چشم شخصی کره زمین را می بیند. حد فاصل میان بخش مرئی و بخش نامرئی آسمان؛ کران؛ کناره آسمان.

آوایش

ویرایش

[ofoɣ]

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

orizzonte

انگلیسی
horizon