احتمالا انگشتر، از جوبجی ۵۷۵ پ.م.

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَنگُشتَر/

انگشتر

  1. حلقه‌ای از طلا یا نقره یا فلز دیگر و با نگینی از سنگ‌های کریمه که در انگشت کنند. انگشتری.
    همان با درفش همایون شاه/ هم انگشتر تور با من به راه «فردوسی»

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • شاهنامه