بادام

فارسی

اسم

1. درخت یا درختچه‌ای از تیرة گل - سرخیان با میوه‌ای که تازه اش سبز و کرکدار است ولی به تدریج پوستش سخت می‌شود که مغز آن شیرین، خوراکی و روغن دار

استعاره

منابع

• فرهنگ لغت معین

اسم

1. بادام
2. نام میوه

آوایش

[bādām]

ریشه‌شناسی

• پهلوی: vātām

برگردان‌ها

ترجمه‌ها

• آلمانی: Mandel ^de
• ارمنی: նուշ ^hy
• اسپانیایی: almendra ^es
• انگلیسی: almond ^en
• ایتالیایی: mandorla ^it
• پرتغالی: amêndoa ^pt
• تاجیکی: бодом ^tg
• ترکی استانبولی: badem ^tr
• چکی: mandle ^cs
• چینی: 巴旦杏
• روسی: миндаль ^ru
• ژاپنی: 巴旦杏 ^ja
• فرانسوی: amande ^fr
• هلندی: amandel ^nl
• یونانی: αμύγδαλο ^el

ایتالیایی

اسم

mandorla

انگلیسی

almond

• praline
• peanut
• groundnut
• sweet oil
• peanut butter
• nougat
• nutshell
• spumoni
• spumone
• ratafia
• ratafee
• marzipan
• macaroon