پهلوی

ویرایش

مایعی سرخ رنگ که در رگ‌های بدن جانوران جریان دارد و تغذیة بدن از آن تأمین می‌شود. خون مرکب از گلبول‌های سرخ و سفید

استعاره

ویرایش

؛ ~ به پا کردن کنایه از: جنگ و جدال سخت و خونین برپا کردن. ؛ ~ خود را کثیف کردن کنایه از: عصبانی شدن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین


فارسی

ویرایش

خون

آوایش

ویرایش

[khun]

برگردان‌ها

ویرایش


ایتالیایی

ویرایش

sangue

انگلیسی

ویرایش