خیر

(خَ)

فارسی

خیْرَ :(khira) در گویش گنابادی یعنی گستاخ ، پر رو ، جسور ، بی حیا و بی شرم ، بی پروا

ریشه‌شناسی

• عربی

اسم

1. نیکویی.
2. پاداش، پاداش نیک.

صفت

1. صواب.
2. بابرکت.

منابع

• فرهنگ لغت معین

(خَ یِّ)

ریشه‌شناسی

• عربی

1. نیکوکار، سخت نیک.

منابع

• فرهنگ لغت معین

(خِ)

1. خیره، سرگشته.
2. عبث، بیهوده.

منابع

• فرهنگ لغت معین

تلفظ

خير /خيٍر/

صفت

• سود

برگردان‌ها

انگلیسی:Benefit

حرف

• نه

برگردان‌ها

انگلیسی:No

تلفظ

خير /خَيٍر/

صفت

1. كسی كه كار خوب مى‌كند.

ایتالیایی

اسم

bene

انگلیسی

welfare

• weal
• no
• nay
• good
• zeal
• well wishing
• well wisher
• summum bonum
• propitious
• not
• nix
• gracious
• generosity
• blessing
• benison
• benevolence
• benefactor
• benediction
• commonweal
• benefactress
• send off
• viva
• non