فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /دَمِه/

  اسم ویرایش

دمه

  1. باد سخت همراه با برف و کولاک.
    همه لشکر سَلم همچون رمه/ که بپراگند روزگار دمه «فردوسی»
  2. لبه چیزی مانند دم تیغ. دم آهنگ.

  کهن واژه ویرایش

  1. دَمِه ممکن است در زبان معیار باستان به صورت دَمَع تلفظ می‌شده و منظور از آن دما، مِه یا بخار بوده است؛ مانند دَمَه‌بند وابسته به دَم.

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه