صرف
(صَ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشمصدر متعدی
ویرایش- گردانیدن، برگردانیدن.
- منصرف کردن.
- به کار بردن.
- سره کردن زر و سیم.
- تبدیل پولی به پول دیگر
- سود.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(ص)
ریشهشناسی
ویرایشصفت
ویرایش- خالص، هر چیز خالص و بی غش.
قید
ویرایش- فقط.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- گردش، گردش روزگار.
- علمی که به بحث دربارة اشتقاق و صیغههای کلمات عربی میپردازد.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- ایتالیایی
اسم
ویرایش- انگلیسی
- stark
- sheer
- expenditure
- etymology
- conjugation
- accident
- spend
- put on
- premium
- plumper
- morphophonemics
- inflect
- indeclinable
- have
- grammatical
- grammar
- expend
- declinable
- declension
- conjugate
- worthwhile
- syntactics
- mealtime
- inflection
- forbear
- decline
- accidence
- syntactic
- postprandial
- taxeme
- hors d'oeuvre
- brunch
- ablaut
- hypotaxis
- acnerosacea
- toastmaster
- portal to portal
- lord's supper