accident
انگلیسی
ویرایشویکیپدیا مقالهای دربارهٔ حادثه دارد |
ریشهشناسی
ویرایشگرفته شده از انگلیسی میانه، از واژهٔ accident فرانسوی باستان، از accidēns در لاتین
آوایش
ویرایش- آیپا: /ˈæk.sə.dənt/, سمپا: /"{k.s@.d@nt/
خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.noicon (پرونده)
اسم
ویرایشخطای لوآ در پودمان:en-headword در خط 336: attempt to index field 'plqual' (a nil value).
- دشامد، حادثه، سانحه، رویداد
- رویداد بد پیش بینی نشده که بعدا باعث رنج کشیدن میشود.
- to die by an accident
- مرگ در اثر یک حادثه
- to die by an accident
- آنچه از روی بخت روی میدهد، رویداد شانسی.
- (ناشمردنی) بخت، شانس.
- (در ترابری)
رویداد ناخواسته مانند برخورد با یک وسیلهٔ دیگر که باعث مرگ یا آسیب (خسارت)
- شود.
- There was a huge accident on I5 involving 16 automobiles.
- در جادهٔ I5 یک تصادف بزرگ روی داده و ۱۶ خودرو در آن درگیر است.
- My insurance is expensive now, mostly because of those two accidents.
- بیمهٔ من در حال حاضر بسیار گران است بویژه به خاطر آن دو سانحه.
- There was a huge accident on I5 involving 16 automobiles.
- دارایی، حقیقت یا رابطهای که بدون آنکه در آن نقش داشته باشیم از آن برخورداریم.
- Beauty is an accident.
- زیبایی یک اتفاق است.
- Beauty is an accident.
- (در زبان مودبانه)
- در مورد بیان بی اختیاری ادرار، یا بی اختیار بودن در کنترل خود.
- (در زبان مودبانه)
- بارداری ناخواسته
- (فلسفه و منطق)
کیفیت یا چگونگی، آنچه باعث پیدایش تفاوت میان مواد یا رویدادها میشود، مانند: نرمی، شیرینی، دلپذیری
- 1902, William James, The Varieties of Religious Experience, Folio Society 2008, p. 171:
- If they went through their growth-crisis in other faiths and other countries, although the essence of the change would be the same [...], its accidents would be different.
- (دستور زبان)
ویژگی همراه با یک واژه که برای آن رکن اصلی نیست مانند: جنسیت، شُمار و...
- (زمین شناسی)
- شکست نامنظم در یک سطح بدون آنکه دلیل روشنی داشته باشد.
- (w:fa:آرمشناسی)
نکته یا علامت روی w:fa:نشان خانوادگی که ممکن است بازسازی یا حذف شده باشد.
- (قانون)
دخالتهای پیش بینی نشده، خارج از محاسبات. (casus)
- (نظامی)
یک رویداد از پیش برنامه ریزی نشده که باعث زخمی شدن یا مرگ افراد شود، زخمی شدن افراد یا خسارت دیدن از سوی دشمن یا نیروهای یورش برنده،
- (ناشمردنی) (کم کاربرد، فلسفه)
بروز، خود را نشان دادن، آشکاری.
هم معنی
ویرایش- (رویداد ناخواسته و پیش بینی نشده)
befalling, chance, contingency, casualty, mishap
- (قانون)
عبارتهای گرفته شده
ویرایشعبارتهای مرتبط
ویرایشفرانسوی
ویرایشاسم
ویرایشaccident خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 49: Parameter 1 is required..