فرج
(فَ رَ)
فارسی
ریشهشناسی
(اِم
صفت
- گشایش، گشایش در کار و مشکل.
منابع
- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی
اسم
- سوراخ، شکاف.
- عورت زن، آلت تناسلی زن.
منابع
- فرهنگ لغت معین
(فَ رْ)
اسم
- ورج، ارج ؛ فره، شأن، شوکت، قدر.
منابع
- فرهنگ لغت معین
عربی
اسم
===آوایش===: فَرَج
===آوایش===: فَرج
- کس، آلت تناسلی زن، شرمگاه
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ فرج دارد |
برگردانها
- انگلیسی
- vulviform