فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پهلوی
  • ‏وَسلیدن = وصل کردن وَسلش، وَسل = وصل {وسلیدن: ریخت دیگری از وَستن ( بستن ) ( بسنجید با گسستن و گسلیدن ) . به معنای به هم بستن، به هم رساندن و . . . } استاد محمد مقدم، وصل و فصل عربی را دارای ریشه ٔ ایرانی می داند ( بن مایه: راهنمای ریشه فعل های ایرانی، صفحه ۳۶ ) . آیا وس ل ( ریشه توسل ) نیز ‏به همینجا مربوط است؟} وسل= وصل= وستن، بستن، وسلش، وسلیدن، وسلاندن، وس، وست، پیوستن، پیوند، به هم رسیدن، به کار افتادن برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) . اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .

آوایش

ویرایش
  • »فَصْل/---/خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.فصل (جمع فصول)

فصل

  1. هر یک از چهار قسمت سال مشتمل بر سه ماه که با گذشتن خورشید از یکی از اعتدالین یا انقلابیون آغاز می‌شود.
  2. زمان مناسب کاری یا چیزی یا زمان رونق انها.
  3. (چاپ و نشر): واحد اصلی تقسیم‌بندی و سازماندهی مطالب در کتاب، قانون، و مانند آنها؛ جدا کردن، خاتمه دادن به خصومت.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن

منابع

ویرایش