فارسی ویرایش

مُ لِ عِ کَ دَ

فعل مرکب ویرایش

مطالعه+کردن

  1. بررسی کردن. نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن.
  2. خواندن. قرائت کردن. خواندن کتاب یا مکتوبی بی‌آواز. مرور کردن کتابتی به چشم.

برگردان‌ها ویرایش