(نُ بَ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. نوبة
  1. بار، دفعه، کرت.
  1. نوب.
  2. وقت، هنگام.
  3. خیمه، خیمة پاسبانی.
  4. پاس، نگهبانی.
  5. هر کاری که به طور متناوب انجام شود.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

نقاره، طبل بسیار بزرگی که در ساعات معین از شبانه روز می‌نواختند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

turno

انگلیسی
turn