خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
کوچدادن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/کوچ/دادَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
کوچدادن
جا بجا کردن و انتقال عدهای از جای خود بجای دیگر؛ به مهاجرت واداشتن.
شروان شاه ... یکی از برادران و فرزندان را اینجا فرستد تا به ملازمت و
کوچ
دادن مشغول باشد. «
نخجوانی
»
مترادفها
ویرایش
کوچ
،
کوچان
،
کوچوبنه
،
کوچعشایر
،
کوچنشین
،
کوچبرکوچ
،
کوچکردن
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن