فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • نیاهندوایرانی

آوایش

ویرایش
  • [گَر/ اِوخ/ آن]

گروخان

  1. ~ احتمالا همان کروخان و از جنگجویان ترکان یا توران در شاهنامه، او از نژاد کیقباد و در جنگ بزرگ کیخسرو حضور دارد.
    دگر نامداری گروخان نژاد ..... جهاندار وز تخمه کیقباد
    این اصطلاح تاریخی را نیز باید در رده کروجان، تروجان، کروبان، کروخان، کروشان، قراخان، کوریجان قرار داد.

ریشه‌شناسی ۲

ویرایش

آوایش

ویرایش
  • [گِرو/ خان]

گروخان

  1. گروخان، خان گِرو ستاننده، یا گرو دهنده.
  2. گروخوان، با سواد گِرو دهنده یا ستاننده.


منابع

ویرایش