آبه
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آبِه/
اسم ویرایش
آبه
- (پزشکی): مایع آمنیوتیک؛ مایعی غلیظ که با جنین از شکم مادر خارج میشود.
- در زبان کودکان خرد، آب
- در نوشابه و شورآبه و دوآبه، آب
- لیزابه و لعابی که با جنین توأم برآید از شکم مادر. سخد. شاهد. نخط.
- پدر
- ننگ و رسوائی، رسوائی و شرم
- گلو گرفته
- جمع بهو
- یاد آوردن چیز را
- طایفه و ایلی از ترک .
اسم خاص ویرایش
- آبه
- نام قریهای نزدیک ساوه و نسبت بدان آبی است و آن را آوه نیز گویند و نسبت بدان آوی باشد.
- نام قریهای به اصفهان.
- نام شهری در آفریقا.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن